أجملوا في طلب الدنيا فإن كلا ميسر لما خلق له . در طلب دنيا معتدل باشيد و حرص نزنيد ، زيرا به هر كس هر چه قسمت اوست مي رسد .
متكلمان
  نگارش شده در تاریخ:سه شنبه 25 دی 1391برچسب:, 15:34  

 

 

 

 

186 - أنوار نعمانيه 3: 131، 4: 35 - 40. در مجتهدان متقدم، طبرسى نگارنده مجمع البيان هوادار اين نظر است. ببينيد مجمع البيان: 181 (نيز ببينيد 4: 317)، نيز أبو علي: 45. در متأخران، مجلسي أول در اين مسأله مردد است (روضة المتقين 2: 453).

 

مكتب أهل الحديث در أوائل دوره غيبت صغرى تا نيمه دوم قرن چهارم بر محيط علمي و مراكز فرهنگى شيعه كاملا چيره شده وحكمروايى بلا منازع داشت، در دهه هاى أخير قرن مزبور با پيدايش قشرى جديد از متكلمان زبر دست و نيرومند زير فشار قرار گرفت و تحت تأثير انتقادات شديد و كوبنده آنان روز به روز تضعيف شد تا جايى كه تقريبا به صورت كامل از ميان رفت.

 

شخصيت برجسته اى كه توانست اين موفقيت را براي گرايش كلامي و عقلي شيعي به دست آورد متكلم و حقوق‌دان برجسته شيخ مفيد، أبو عبد الله محمد بن محمد بن نعمان بغدادي، ابن المعلم (م 413) بود (182). أو بر أحمد بن محمد بن جنيد إسكافي، محمد بن علي بن بابويه قمى - صدوق، جعفر بن محمد بن قولويه، أحمد بن محمد بن علي بن داود قمى وابوالحسين علي بن وصيف الناشى شاگردى كرده (183) و بنابراين با هر سه مكتب فقهى رايج در قرن چهارم آشنايى درست يافته بود.

 

أو براي گشودن راه استدلال و تعقل در كلام و فقه شيعي چاره اى جز انتقاد سخت و خشن از روش قشرى ومتحجر أهل الحديث در برابر خود نديد و از اين رو كوشيد تا با ضربات كوبنده اى تسلط و حاكميت قشريگرى را بر محيط علمي و جامعه مذهبي شيعه درهم بشكند، و سرانجام نيز در كار خود به طور كامل توفيق يافت. گويا يك عامل اساسى در موفقيت أو آن بود كه محدثان قم - كه سردمدار و پرچمدار مكتب أهل الحديث بودند - در مورد امامان نظرات خاصي داشتند و نسبت دادن هرگونه امر غير طبيعي وفوق العادة را بدانان غلو و انحراف مذهبي تلقى مى نمودند (184) تا آنجا كه معتقد بودند اگر كسى پيامبر را مصون از فراموشى يا اشتباه بداند غالى و منحرف است (185).

 

مسأله اى كه با نام سهو النبي در اصطلاح كلامي شيعه شناخته مى شود و بيشتر محدثان و اخباريان متأخر شيعي و برخى از مجتهدان نيز در اين مسأله همانند محدثان صدر أول مى انديشيده اند (186).

 

 

منبع:سایت تبیان

182 - امين استرابادى: 30.

183 - اقبال سيد بن طاووس: 5 به نقل از لمح البرهان خود مفيد / فهرست شيخ: 89 - 90 و 134 و 136 و 157.

184 - ببينيد تنقيح المقال مامقانى، مقدمه: 212، 5: 84 و 240.

185 - صدوق، من لا يحضره الفقيه 1: 234 - 235 / روضة المتقين 2: 451 - 452 كه آن را به كلينى هم نسبت داده است.

 

 

 


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
اخلاق سیاست خارجی در سیره‌ی رسول خدا (ص)
  نگارش شده در تاریخ:یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, 13:55  

سیره‌ی رسول خدا در سیاست خارجی نیز همواره با سعه‌ی صدر و گشاده رویی همراه بود. امّا از آنجا که در تعامل با ملل بیگانه همواره حقوق جمیع مسلمانان مطرح است و هرگونه تصمیم­گیری، سرنوشت جامعه‌ی اسلامی را تحت تأثیر خود قرار می­دهد، سجایای بارز اخلاق و عفو وگذشت شخصی آنحضرت هیچگاه باعث نشد تا آنحضرت در برابر دشمنان کینه­توز خارجی و منافقان توطئه­گر داخلی، نرمش نشان داده و آنان را به حال خود رها کند.

پیامبر اسلام(ص) در عین برخورداریی از بالاترین مراتب شفقت و رحمت، در صورت کشف توطئه‌ی و پیمان­شکنی دشمن و تجاوز آنها به مرزها و مقرّ حکومت اسلامی، با قاطعیّت تمام با آنها برخورد کرده و آنها را به سزای اعمال ننگینشان می­رساند. به همین خاطر است که درحالیکه خداود در قرآن کریم، پیامبر خویش را «رحمةٌ للعالمين» معرّفی می­کند، در مورد مقابله با کفّار و جنگ با دشمنان به پیامبر خویش فرمان می­دهد که «فشرّد بهم من خلفهم» یعنی کسانی که با تو در جنگ هستند را تار و مار کن. و نیز در جای دیگر پیامبر خویش را ملزم می­سازد که هرگاه از توطئه‌ی دشمن با خبر شدی و از حسن نیّت آنها نسبت به خود، مطمئن نبودی، فوراً با اعلام قبلی پیمان بین خود و آنها را لغو کن
پیامبر اکرم برای تعامل با اقوام و ملل دیگر اصولی را سرلوحه‌ی عمل سیاسی خود قرار داده بود و نحوه‌ی رفتار خویش را براساس این اصول تنظیم می­کرد. از آنجا که این اصول تأمین کننده و حافظ منافع مسلمین و کیان جهان اسلام است، اخلاقی سیاسی در حوزه‌ی سیاست خارجی، که زمامداران جامعه‌ی اسلامی باید واجد آن باشند، تعهّد در مقابل این اصول و پایبندی به آن در تعاملات سیاسی با ملل و دول خارجی خواهد بود. ما در ادامه به برخی از این اصول اشاره می­کنیم:



- انفال/ 57

«و امّا تخافن من قوم خیانه فانبد الیهم علی سواء» انفال 58

<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
اصل عزّت اسلامی
  نگارش شده در تاریخ:یک شنبه 23 دی 1391برچسب:, 20:7  

از آنجا که دین اسلام کاملترین و جامع­ترین دین آسمانی و تنها دین مورد پذیرش و مورد قبول خداوند است، از شرافت و عزّت ویژه­ای نسبت به سایر ادیان و مکاتب برخوردار شده است. از اینرو بر جمیع مسلمانان واجب است تا از هر اقدامی که موجب خدشه­دار شدن این عزّت مقدّس می­گردد، پرهیز نمایند.

 بدیهی است که گسترش روابط بین­الملل مستلرم افزایش سطح تعاملات دیپلماتیک و چانه­زنی بر سر منافع است. دراین میان بر والیان و کارگزان سیاست خارجی لازم است تا هر بیشتر در تعاملات سیاسی خود با دیگر کشورها به ویژه کشورهای غیراسلامی این اصل اساسی را مدّ نظر قرار دهند و عزّت اسلامی را با هیچ امر دیگر معامله نکنند. عدم توجّه به این مسئله به معنای کم­رنگ شدن عزّت اسلامی و توسّل به بیگانگان و کفّار جهت کسب عزّتی پوشالی است.
 خداوند در قرآن کریم مسلمانانی را به کافران و کشورهای غیراسلامی متّکی هستند و عزّت خویش را از آنها طلب می­کنند را مورد نکوهش شدید قرار داده و آنها در زمره‌ی منافقین جای داده است:
«بشّر المنافقين بأن لهم عذاباً أليما، الّذين يتّخذون الکافرين أولياء من دون المؤمنين، أيبتغون عندهم العزّة فأنّ العزّة لله جمِعاً


منبع: نساء/ 138

<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
اصل صلح و زندگی مسالمت آمیز
  نگارش شده در تاریخ:یک شنبه 22 دی 1391برچسب:, 11:34  

 

برقراری صلح و آرامش و زندگی در سایه‌ی احترام متقابل از جمله عناصر اصلی در رویه‌ی سیاست خارجی پیامبر اکرم(ص) بوده است. حتیّ زمانی که خداوند فرمان جهاد و جنگ وکفّار را صادر می­کند می­فرماید: «وقاتِلوا اَئمّةَ الکُفر اِنّهُم لا أيمانَ لهَم» یعنی با کفّار بجنگید نه از این جهت که ایمان ندارند؛ بلکه از آنجهت که عهد و پیمانی برای آنها نیست. از این جهت که ایشان تن به هیچ قراردادی نمی­دهند ولذا امکان زندگی مسالمت­آمیز با آنها تحت توافقات مشترک وجود ندارد.
پیامبر گرامی اسلام در بدو ورود به مدینه، با تمام قبائل مشرک اطراف مدینه پیمان عدم تعرّض و صلح امضا کرد.. حتِّی در هنگامی که جنگی پیش می­آمد سعی می­نمود شروع کننده‌یجنگ نباشد و اگر از جانب متجاوز پیشنهاد صلح داده می­شد، از آن استقبال می­نمود و برای برقراری صلح و تفاهم، تمامی همّت خویش را به کارمی­بست.

<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
صداقت و امانت داری
  نگارش شده در تاریخ:یک شنبه 21 دی 1391برچسب:, 13:46  

صداقت و راستگویی از ابتدائی­ترین و بدیهی­ترین اصول اخلاقی به شمار می­رود. با این حال این اصل اخلاقی در میان سیاستمداران و حاکمان کم­رنگ شده و اساساً برخی سیاست را با دروغگویی و تزویر و همزاد و قرین می­دانند.

صداقت، راستی و امانت­داری در طول زندگی پرافتخار پیامبر گرامی اسلام موج می­زند و همانند شعاع تابناکی، بر تمامی زوایای حیات پربرکتشان پرتو ­افکنده است. آنحضرت هیچگاه راضی نشد برای پیشبرد اهداف خود از مسیر صداقت و راستی قدم بیرون نهد بلکه از همان ابتدای دعوت و رسالت خویش، بر صداقت خویش تکیه کرد و آن وجهه‌ی عمل خویش را مردم قرار داد.
طبری روایت می­کند روزی که پیامبر اکرم مأمور به ابلاغ عمومی دعوت رسالت خویش شد، بر فراز صخره­ای در کوه صفا قرار گرفت و فرمود: ای مردم آیا اگر به شمار خبر دهم که در پشت این کوه دشمن کمین کرده و قصد حمله به شما را دارد آیا سخن مرا می­پذیرید؟ همگی درجواب گفتند آری تو در نزد ما شخص معتمدی هستی و ما هرگز از او سخن کذبی نشنیده­ایم، آنگاه حضرت ادامه داد: آگاه باشید که من پیامبر خدا و بیم دهنده‌ی شما از عذاب شدید الهی هستم همچنین امانت داری نیز یکی صفات برجسته‌ی اخلاقی آنحضرت بود و به قدری ایشان با این صفت شناخته شده بود که وی را «محمد امین» لقب داده بودند.
برخورداری از این صفت برجسته نیز از جمله صفات و ویژگی­های ضروری حاکم اسلامی است؛ چراکه اگر حکومت و اداره‌ی جامعه را امانتی بدانیم که در دست والیان است، کمااینکه امیر مؤمنان در نامه­ای به اشعث ابن غیث، والی آذربایجان فرمودند آنگاه تنها کسانی شایستگی آنرا دارند که بیش از همه امانتدار بوده و از از هرگونه خیانتی در امانت مبرّا باشند.
خداوند پیامبر خویش به دور از هر خدعه و نیرنگی معرّفی کرده و می­فرماید: «وما کان لنبی أن یغلّ و من یغلل یأت بما غلّ یوم القیامه
این آیه در زمانی نازل شده که در غزوه‌ی بدر، قطیفه‌ی سرخی از غنائم کم شد. دراین هنگام برخی گفتند که آنرا پیامبر برداشته است و بدینوسیله پیامبر را متهّم کردند. خداوند در این هنگام پیامبرخویش از تمامی این اتّهامات تبرئه ساخت و با تأکید بر امانت­داری رسول خویش، وی را از هرگونه خیانت­ورزی مبرّا دانست.
همچنین برخی مفسّرین در تفسیر آیه‌ی «و ما هو علی الغیب بضنین» بیان داشته­اند که منظور نفی اتّهام از پیامبر اکرم(ص) نسبت به هرگونه خیانتی است
 

 

منابع: امین، محسن، اعیان الشیعه، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، ج1، ص232

 «ان عملک لیس لک بطعمه ولکنه فی عنقک امانه» سید رضی، نهج البلاغه، قم: دارالذخائر، 1370ه.ش، ج3، ص6
آل عمران/ 161
تکویر/ 24
طبرسی، مجمع البیان، ج9، ص 678

 


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
اخلاق و سیاست
  نگارش شده در تاریخ:یک شنبه 20 دی 1391برچسب:سیاست , 22:44  

 

رسول گرامی اسلام صلی­الله­وعلیه­وآله­وسلّم هدف از رسالت خویش را تتمیم مکارم اخلاق معرفّی کرده است. از آنجا که بخشی از منش رفتاری ایشان در خصوص ادارهی جامعهی اسلامی و تعامل با اقوام دیگر بوده است، از اینرو می­توان اصول اخلاق عملی در سیاست داخلی و خارجی را در سیرهی ایشان جستجو کرد. سیاست در لغت به معنای «ریاست» و در اصطلاح به معنای «اقدام و انجام چیزی بر طبق مصلحت آن» است. اخلاق نیز از مادّهی لغوی «خلُق» بوده و در اصطلاح به معانی مختلفی به کار رفته است که عبارتند از: صفات نفسانی پایدار(ملکه)،صفت ناپایدار و زودگذر و نیز کارها و صفات نیک. اهمّ صفات و ویژگی­های اخلاقی پیامبر اکرم(ص) در تعامل با مردم عبارتند از: صبر و استقامت، قاطعیّت در اجرای عدالت و اقامهی حدود الهی، رأفت و مهربانی، پایبندی به عهد و پیمان، صداقت و امانت­داری. همچنین در حوزهی سیاست خارجی، پیامبر اکرم(ص) اصولی را مبنای عمل و تعامل خویش با دیگر اقوام و ملل قرار داد بود که عبارتند از: اصل نفی سبیل، اصل عزّت اسلامی، اصل احترام به قوانین بین­الملل، اصل صلح و زندگی مسالمت آمیز، اصل گفتگو و دعوت.

<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد

کلیه حقوق این وبلاگ برای نویسنده محفوظ می باشد. باشد.